خانواده از دیدگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
تدبیر زن در خانه و مهارت حفظ آن، از ارکان بقای خانواده میباشد. از اینرو، قناعت، تحمل سختیها، شکایت نکردن و فوق توان مرد انتظار نداشتن از ویژگیهای بارز حضرت زهرا (س) میباشد.
خانواده که کانون رشد و تکامل انسان است، باید با توجه به اهداف مقدسش بنا شود. حضرت زهرا (س) که الگوی برجسته یک زن و مادر موفق است، خانوادهای را سالم میداند که پایههای آن را عبودیت، عدالت، ایثار، محبت، سازگاری، شناخت نقشها، تشریک مساعی و جلب رضایت همسر همراه با تربیت فرزندان با رویکردی خدامحورانه، تشکیل دهد. آن حضرت به نقش مؤثر زن در خانه اشاره دارد و حجاب را ارزش و موجب حفظ بقای خانواده میداند.
کلیدواژهها: خانواده، عدالت، تربیت.
مقدمه
رکود و صعود جوامع مبتنی بر ثبات و پایداری جامعة کوچک یعنی خانواده است و هرچه برای این نهاد مقدس سرمایهگذاری شود خروجی آن که مواد اولیة اجتماع میباشد، مطلوب، سالم و سازنده خواهد بود. به همین دلیل، در آیین نجاتبخش اسلام جایگاه خانواده از اهمیت خاصی برخوردار و تمامی برنامهریزیهای دین با این نهاد تنظیم شده است. از اینرو، اگر پدر و مادر و فرزندان در جایگاه اصلی خودشان قرار گیرند؛ یعنی پدر در موضع اقتدار، و مادر کانون عاطفه باشد و فرزندان احترام و اطاعت والدین را حفظ نمایند، حرکت به سمت سعادت و تکامل با سرعت انجام میشود.
در جوامعی که اولویت اول مادر، حضور در اجتماع، استقلال مالی و رقابت با مرد میباشد یا پدر در موضع ضعف و یا فرزندسالاری حاکم است، این نهاد متزلزل بوده و جامعة بزرگ را نیز بهشدت به مخاطره میاندازد. اندیشمندان ما باید همواره مراقب امواج فکری مخرب مانند فمنیسم، دفاع از حقوق زن، آزادی زنان و... ـ که شاید عدهای به نیت نجات بشریت، پایههای خانواده را سست میکنند ـ باشند و نقش روشنگری خویش را در جهت شبههزدایی پررنگتر نمایند.
از آنرو که همیشه مکتب نورانی و جانبخش اسلام فضاهای تیره و ظلمانی را روشن نموده و غبار ابهام را از اذهان زدوده است و سخنان گهربار معصومان (ع) گره از کار باز کرده و بشریت را از سرگردانی در دریای جهالت رهانیدهاند، دستمان را به سوی مظهر عصمت و طهارت، بانوی دو عالم صدیقه کبری (س) دراز میکنیم تا از دریای بیکران علم و حکمت این عصارة نبوت و گنجینة وحی قطرهای بنوشیم. از اینرو، یک خانوادة ایدئال را که بیت فاطمه زهرا (س) باشد، مورد بررسی قرار میدهیم تا از رهنمودهای آن بانوی بزرگ در جهت بهبود این نهاد ارزشمند استفاده نماییم.
در این مقاله، به بررسی شیوههای تربیتی حضرت زهرا (س)، نحوة برخورد ایشان با همسر و فرزندان، قناعت و تشریک مساعی ایشان در مسائل اقتصادی، عبادت و جایگاه آن در خانواده، حضور زن در اجتماع، حجاب و مسائل دیگر تأثیرگذار در خانواده، پرداختهایم.امید آنکه مورد رضایت قطب عالم امکان حضرت ولی عصر (عجلالله تعالی فرجهالشریف) قرار گیرد و خانوادههای محترم بتوانند از آن استفاده نمایند؛ چراکه «انالله عزّ و جلّ لیغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها.» (فیروزآبادی، 1410ق، ج3، ص155)
خانواده و جایگاه آن در اسلام
خانواده کوچکترین واحد اجتماع و از نظر قرآن، دارای یک بافت طبیعی است؛ بافتی که حداقل یک زن و یک مرد اولین هستة آن را تشکیل داده و با پیمانی قرین هم گشتهاند. قطعاً کارکردهای خانواده متعدد و قابل توجه هستند. ایجاد امنیت روانی و آرامش روحی، ابقای نسل پاک، تأمین غریزه، جامعهپذیری و... مهمترین ثمرات تشکیل خانواده هستند. با تمام تأثیراتی که تحولات جهان صنعتی بر خانواده داشته، هنوز هم خانوادة مشروع گزینهای است که مردان و زنان در سراسر دنیا آن را انتخاب میکنند. البته ما در دنیای صنعتی با اشکال مختلفی از خانواده روبهرو هستیم.
به هر تقدیر، در تمام ادیان آسمانی خانواده از قداست برخوردار است و در عین حال، کشورهای توسعهیافته و یا رو به توسعه در معرض خطرند. بر این اساس است که باید به آن دسته از معاهداتی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم، نهاد خانواده را مورد تعرض قرار میدهند توجه بیشتر داشت و در مقابل، حتی باید به ائتلافی وسیع، بخصوص از جامعة مسیحت کاتولیک و مسلمان اندیشید که بتواند جلوی هجوم امواج توفنده علیه این نهاد مقدس را بگیرد. (علاسوند و انصاری، 1383، ص62)
از نظر قرآن، خانواده یک ضرورت اجتماعی، روانی، غریزی، اقتصادی، عاطفی و تربیتی است و بر اصول زیر استوار میباشد:
1. مساوات: «وَ مِن آیاتِهِ اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزوَاجًا» (روم:21)؛
2. آرامش: «لِتَسکُنوا اِلَیهَا» (روم:21)؛
3. مودّت: «وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً» (روم:21)؛
4. مهربانی: «وَ رَحمَة» (روم:21)؛
5. خوشرفتاری: «وَ عَاشِروهُنَّ بِالمعروف» (نساء:59)؛
6. عدالت: «وَ لاتُمسِکوهُنَّ ضِرارًا لِتَعتَدوا وَ مَن یَفعَل ذلِکَ فَقَد ظَلَمَ نَفسَه» (بقره:231)؛
7. میثاق الهی: «وَ اَخَذنَ مِنکُم میثَاقًا غَلیظًا» (نساء:20)؛
8. تقوا: «اِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ و اُنثی... اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقیکُم.» (حجرات:13)
از دیدگاه اسلام، تشکیل خانواده یک تکلیف دینی است؛ جلوهای از تعبد، موجد تحول و رشد و تکامل، و سبب شکوفایی. خانواده، عواطف و غریزه را ساکت میکند، اضطراب را میزداید و اعصاب را آرامش میبخشد و از فسادها و جنایات و نابسامانیهای روحی پیشگیری میکند. (رضایی، 1388، ص4)
زهرای مرضیه (س) که آینة تمامعیار ذات اقدس الهی و مصداق بارز آیات قرآن میباشد، در طول عمر کوتاهش خانوادهای ایدئال و مرضی خداوند را به تصویر کشید و اسوهای غنی برای بشریت شد، تا جایی که خداوند رضایش را در رضای او قرار داده است. از حیات و ممات خویش جز خدا، اراده نفرمود: «احیتنی ما عملت الحیاه خیراً لی و توفنی اذا کانت خیراً لی اللهم انی اسألک کلمة الاخلاص» (حر عاملی، 1387، ج91، ص225) خداوندا مادامی که میدانی در زندگی من خیری است، مرا زنده بدار و آن زمان که مرگ برای من بهتر است، مرا بمیران. خدای من، من از تو کلمه اخلاص را مسئلت دارم.
محبت او به همسرش مقدم بر محبت خدا نبود. در مناجاتش میفرماید: «یا رب لیست من احد غیرک تثلج بها صدری و تسر بها نفسی و تقر بها عینی»؛ خداوندا، هیچ احدی بجز تو سینهام را فراخ و قلبم را مسرور و شادمان نمیکند و هیچ چیز جز تو چشم مرا روشنی نمیدهد. (قیومی، 1374، ص47)تقاضای او با رضایت خدا تنظیم میشد؛ مانند تقاضای خادم از پیامبر (ص) که با پیشنهاد ذکر از ناحیة پدر پذیرفتند و فرمودند: «رضیت عن الله و رسوله رضیت عن الله و رسوله رضیت الله رسوله.» (شیخ بهایی، 1411ق، ص49)
انتخاب همسر و همسرداری
در زندگی مشترک حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س)، رضایت زوجین به اصل ازدواج، رضایت خانواده از ازدواج، عدم توجه به ارزشهای دروغین و ظاهری و توجه به حقایق عالم هستی، موجب استحکام ازدواج آنان شده بود. وقتی زنان قریش در رابطه با انتخاب حضرت علی (ع) ، به حضرت زهرا (س) طعنه میزدند، ایشان سر بر آسمان بالا بردند و با لبخند فرمودند: «رضیت بما رضیالله و رسوله» (شیخ الاسلامی، [بیتا]، ص273)؛ به آنچه خدا و رسولش راضی هستند، راضی هستم.
این بانوی بزرگ آنچنان تسلیم اوامر الهی بودند و به وظایف خویش واقف، که مولی علی (ع) فرمودند: «به خدا قسم! من هرگز فاطمه را خشمگین نکردم و در هیچ کاری موجب ناراحتی او نشدم تا اینکه خداوند او را از این دنیا برد و او هم مرا به خشم نیاورد و در هیچ کاری با من مخالفت نکرد.» (مجلسی، 1404ق، ج43، ص134) همچنین در جای دیگر میفرماید: «و لقد کنت انظر الیها فتکشف عنی الغموم و الاحزان»؛ وقتی به فاطمه نگاه میکردم همة غصههایم برطرف میشد. (اربلی، 1381ق، ج1، ص363)
حضرت زهرا (س) همسری فداکار برای مولا علی (ع) بودند و هرگز از ایشان چیزی را مطالبه ننمودند. روزی حضرت علی (ع) از همسرش گلایه کرد که چرا از رنج گرسنگی و بی طعام ماندن خانه، وی را با خبر نکرده است. آن بانو در جواب نفرمود که علی جان من از تو شرم میکنم، بلکه فرمود: «یا انی لاستحیی من الله ان اکلف نفسک ما لا تقدر علیه» (شیخ الاسلامی، [بیتا]، ص273)؛ ای ابالحسن! من از خدای خود شرم میکنم که به تو تکلیفی کنم که قادر به انجام آن نیستی.
توصیة حضرت زهرا (س) در رابطه با همسرداری، در حدیثی از ایشان آمده که از پیامبر نقل نمودهاند: «بهترین شما کسانی هستند که همسرانشان را اکرام میکنند.» (مجلسی، 1404ق، ج 68، ص390) حرکات و سکنات آن حضرت معنایی خاص داشت: عبودیت و عشقورزی به حقیقت هستی. حتی احترام ایشان به فرزند، جز احترام به خالق نبود. همجهت بودن همة ابعاد وجودی انسان باعث رشد شخصیت و متعالیشدن آن میشود.
خانهداری
حضرت زهرا (س) با دیدگاه توحیدی که داشت، به رمز و راز کدبانوگری احاطه یافت و در این رابطه فرمود: «الحمدلله الذی لم یجعلنی متحیر فی اموری.» (قیومی، 1374، ص122) ایشان در امور خانه بسیار سختکوش بودند. برنامهریزی دقیق، نظافت و آراستن خانه و سعی در ایجاد محیطی آرام و از همه مهمتر، قانعبودن ایشان در امور زندگی بهگونهای که در ابتدای زندگی در منزل یکی از اصحاب مکانی اجاره نمودند، نشانة توجه آن حضرت به امور خانه میباشد.بردباری و تحمل فقر و مشکلات خانوادگی، و رعایت حق خدمتکار. از اصولی بود که ایشان در امور خانهداری به آن توجه داشت.
ساده زیستی
در حدیثی، از سادهزیستی بانوی بزرگ اسلام آمده است: «دخلت فاطمه (س) علی رسولالله (ص) و قالت: یا رسولالله ان سلمان تعجب من لباسی فوالذی بعثک بالحق نبیاً مالی و لعلی منذ خمس سنین الا مسک کبش نعلف علیه بالنهار بغیرنا فاذا کان اللیل افترشناه وان مرفقتنا لمن ادم حشوها لیف النخل» (اربلی، 1381ق، ج1، ص363)؛
روزی فاطمه (س) به محضر پیامبر آمد و گفت: یا رسولالله، سلمان از لباس سادة من تعجب میکند. قسم به خدایی که تو را به پیامبری برانگیخته است، مدت پنج سال است که زیرانداز شبانة من و علی پوست گوسفندی است که روزها علوفة شترمان را بر روی آن میریزیم، و بالش ما نیز قطعهای است که درون آن از لیف درخت خرماست.اگر امروزه ازدواجهای ما از تجملات و ظواهر سنگین و چشم و همچشمیها به دور بود، شاید سن ازدواج بالا نمیرفت و جامعه درگیر بعضی مشکلات و معضلات اجتماعی نمیگشت.
فرمانپذیری از همسر
حضرت زهرا (س) در اواخر عمر در بستر بیماری بودند که ابوبکر و عمر برای عیادت ایشان اجازه خواستند، اما با جواب منفی او روبهرو شدند. عمر و ابوبکر نزد امیرالمؤمنین (ع) رسیدند و از او تقاضا نمودند که فاطمه (س) را راضی نمایند. حضرت علی (ع) نزد فاطمه زهرا (س) رفتند و فرمودند: عمر و ابوبکر چندبن بار آمدهاند و شما آنان را رد کردید، حال از من خواستهاند که برای آنان اجازه ملاقات بگیرم.
حضرت زهرا (س) فرمودند: به خدا قسم، اجازه نمیدهم، و حتی یک کلمه هم با آنان سخن نخواهم گفت تا دنیا را ترک گویم و پدرم را ملاقات کنم و شکایت آنها را نزد او برم که با من چه کردند. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: من ضامن آنها هستم تا به خانه وارد شوند. حضرت زهرا (س) عرض کرد: اگر ضامن آنها میشوی، خانه، خانة توست و زنان از مردان تبعیت میکنند و من هم با تو مخالفتی نخواهم کرد؛ هر کس را میخواهی اجازه ده تا وارد شود. (مجلسی، 1404ق، ج43، ص202-204)
ایجاد روحیة عبادت و معنوینمودن فضای خانه
تبدیل خانه به مدرسه و تبدیل بخشی از خانه به مسجد و عبادتگاه، آموزش قرآن و اخلاق به خدمتکار، تبدیل خانه به سنگر جهاد و مبارزه بر علیه ستمگران و دفاع از ولایت، و دعا در حق همسایه از برنامههای فاطمه زهرا (س) بود. (نیلیپور، 1385، ص37)وقتی پیامبر (ص) در صبح اولین روز زندگی مشترک آنها از علی (ع) پرسید: همسر خود را چگونه یافتی؟ عرض کرد: «نعم العون فی طاعة الله»؛ چه خوب یاوری بر اطاعت خداست. و هنگامی که از دخترش فاطمه (س) پرسید، در جواب گفت: «خیر البعل»؛ بهترین شوهر است. (مجلسی، 1404ق، ج43، ص117)
روحیات و عواطف خاص حضرت زهرا (س) در هنگام خواستگاری، و روحیات معنوی ایشان در شب عروسی، دختران و زنان ما را به تأمّل در معیارهای ازدواج و تشریفات عروسی وامیدارد که اگر الگوگیری از این بانوی بزرگ در زنان ما تقویت شود، آمار سرسامآور طلاق معضل امروز جامعة ما نمیشد. ایشان حتی در شب زفاف، نه تنها به ظواهر دنیا بیتوجه بود، بلکه دست از عبادت و راز و نیاز برنداشت. حضرت علی (ع) در شب ازدواج، همسرش را نگران دید و علت را پرسید. حضرت زهرا (س) در پاسخ گفتند: در پیرامون حال و ضع خود اندیشیدم... تو را به خدا بیا در آغاز زندگی مشترک به نماز برخیزیم و امشب را به عبادت خدا بپردازیم. (انصاری زنجانی، 1428ق، ج3، ص296)
انفاق گروهی و خانوادگی
میهمانیدادن در خانه و باز بودن درِ خانه برای رفت و آمد مردم از جمله مواردی بود که زهرای مرضیه (س) بدان اهتمام میورزیدند. سورة «انسان» بیانگر روزة دستهجمعی و انفاق گروهی این خانواده است که سه روز روزه گرفتند و هر شب افطارشان را به مستمندان بخشیدند: «وَ یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلَی حُبّهِ مِسکینًا وَ یَتیمًا وَ اسیرًا.» (انسان:8)
تقسیم کار
مشورت با پیامبر (ص) در امور خانه و خانهداری و تقاضای ایشان از پیامبر (ص) برای تقسیم کار، از جمله تدبیری بود که برای آرامش و نظم خانه اندیشیده بود. «تقاضی علی و فاطمة الی رسولالله (ص) فی الخدمة: فقضی علی فاطمة بخدمة ما دون الباب و قضی علی علی بما خلفه. فقالت فاطمه (س) : فلا یعلم ما داخلنی من السرور الا الله باکفانی رسولالله (ص) تحمل رقاب الرجال.» (قمی، 1376، ص254)؛ ... تنها خداوند میداند که چقدر خوشحالم از اینکه رسول خدا مرا عهدهدار مسئولیتهای خانه فرمود و همین برای من کافی است.
در تقسیمبندی که پیامبر (ص) انجام دادند، کارهای داخل منزل به حضرت زهرا (س) و کارهای بیرون به حضرت علی (ع) واگذار گردید. خوشحالی حضرت از این تقسیمبندی و اعلام کفایت این کار برای ایشان، بیانگر این نکته است که کارهای منزل برای زنان در اولویت است و ضرورتی برای زنان نیست که در بیرون خانه به کار مشغول باشند.
زن و حضور او در اجتماع
قالت فاطمة الزهرا (س) : «أدنی ما تکون من ربها أن تلزم قعر بیتها»؛ آن لحظهای که زن در خانه میماند (و به امور زندگی و تربیت فرزند میپردازد) به خدا نزدیکتر است. (همان) از سخن آن بانوی بزرگ اینگونه برداشت میشود: آنچه موجب رضای خداست این است که زن، خانه، همسر و فرزندان را در اولویت قرار دهد. بخصوص نقش تربیتی او که مورد بیمهری شدید قرار گرفته، از اهمّ وظایف زنان میباشد.
گاهی دیده میشود بعضی جوامع به این مسئلة حیاتی نگاهی تحقیرآمیز دارند و آن را برای زن نوعی ارزش قلمداد نمیکنند. نقش سرنوشتساز زن در تربیت نسل را نادیده میگیرند و حضور زن در پیشبرد اقتصاد، سیاست و... را در اولویت قرار میدهند. همین نگرش موجب گردیده ضربات جبرانناپذیری به این جوامع وارد آید.
البته این حدیث نشاندهندة رفع تکلیف از زنان برای فعالیتهای اجتماعی است نه منع آنان. ما حضور فعال زنان در عرصة اجتماع در دوران قبل و بعد از انقلاب و فعالیتهای چشمگیر آنان در پشت جبهه، که برگ زرینی است بر دفتر انقلاب، را شاهد بودیم. همچنین حضور بانوی بزرگ اسلام حضرت زهرا (س) در پشت جبهه برای کمک به مجروحان را در تاریخ نظارهگریم.
خلأ حضور زن در جامعه را با حضور مردان میتوان جبران نمود، اما هیچ جایگزینی برای فقدان زن در خانه نمیتوان یافت. چه معضلاتی را در جامعه شاهد هستیم که ریشه در کمبود محبت دارد و مادران به بهانة اینکه عضوی فعال در جامعه هستند و توانستهاند در عرصههای مختلف به همنوعانشان کمک نمایند، از مسئولیت خود شانه خالی میکنند و ضربات سهمگینی به پیکر خانواده و اجتماع وارد میآورند؛ غافل از اینکه این عملکرد مرضی خداوند نمیباشد و در قیامت نیز مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت. فروپاشی خانوادهها غالباً ناشی از بیکفایتی مادران و بیتوجهی آنان نسبت به مسائل حیاتی همسر و فرزندان بوده است، چه مردانی که ساعتها خانه را خالی از همسرانشان مییافتند و چه فرزندانی که از نبودِ مادران سوءاستفادههای جبرانناپذیری مینمودند.
اشتغال زنان
یکی از مظاهر حضور اجتماعی زنان، مسئلة اشتغال آنان است که امروزه بیش از آنکه جنبة اقتصادی داشته باشد، از نظر حیثیت اجتماعی مورد نظر و اقبال زنان قرار میگیرد. اگر اشتغال زنان مستلزم خروج از منزل باشد در صورتی که شوهر اذن ندهد، طبق نظر همة فرق اسلامی غیرمجاز است. پیامبر اکرم (ص) در این رابطه میفرمایند: زنی که بدون اجازة شوهرش از خانه خارج شود، در زیر خشم خداست تا وقتی باز گردد، یا شوهرش راضی شود. (احمدیان، 1386، ص326)
در مقابل، مردان اصولاً به این دلیل که در مقابل اقتصاد خانواده و تأمین معاش همسر و خانوادة خود مسئول هستند باید به این امر بپردازند و اشتغال برای آنان نه یک حق، بلکه یک وظیفه است. بنابراین، اشتغال به معنای پاسخی است برای ادای حقوق زن و فرزند برای مردان، که در همه حال، جایز و بلکه واجب است. روشن است که این مسئله جزو تمایزاتی است که کنوانسیون رفع تبعیض زنان آن را برنمیتابد. (قطعنامة شمارة 180/34 مجمع عمومی سازمان ملل متحد)
از کنوانسیون محو تبعیض و اسناد حاشیهای آن، مثل سند پکن، برمیآید که اشتغال زنان مهمترین و بلکه تنهاترین راه حل فقر زنان و کمکردن وابستگی آنان به مردان و خانواده به حساب میآید.آنچه دنیای غرب در حال حاضر خود را فریفتة آن نشان می دهد «تساوی» است، غافل از آنکه مسئلة تساوی را اسلام در چهارده قرن پیش حل کرده و بحث «تشابه» را مطرح نموده است.
در مسائل خانوادگی که نظام خاصی دارد، چیزی بالاتر از «تساوی» وجود دارد. طبیعت در اجتماع مدنی فقط قانون تساوی را وضع کرده و گذشته، ولی در اجتماع خانوادگی جز تساوی، قوانین دیگری را نیز وضع کرده است. تساوی به تنهایی کافی نیست که روابط خانوادگی را تنظیم کند؛ سایر قوانین طبیعت را در اجتماع خانوادگی باید شناخت. (مطهری، 1380، ص253) قطعاً فقر آثار ویژهای بر زنان دارد. از جمله، فقر عاملی است که میتواند زنان را وارد چرخة آلوده و وحشتآور پدیدة اعتیاد، روسپیگری و... نماید. بر این اساس، توجه به رفع نیازهای مالی زنان یک اصل مهم دینی و انسانی است.
دین مبین اسلام ضمن پذیرفتن حضور اقتصادی زنان و تأکید بر مالکیت مطلق آنها نسبت به اموال شخصیشان، از مردان (پدران و شوهران) خواسته که تأمین مالی آنها را به عهده گیرند و مراعات اوضاع خاص آنان را بنمایند. در واقع، دین نخواسته از نظر اقتصادی الزاماً از زن موجودی محتاج بسازد، بلکه خواسته است تأمین مخارج زندگی او و اطرافیانش را به عهدة دیگران (مردان) قرار دهد و تکلف سنگینی را از گردة زنان بردارد.
در نتیجه، اشتغال برای زنان یک عمل اختیاری و انتخابی است. در این بین، چون اصولی بر قوانین فردی دین حاکم است (مثل حفظ و اساس قرار دادن بنیاد خانواده)، دستورهایی در راستای اجرای این اصول صادر نموده که یکی از آنها توافق زن و مرد برای خروج از منزل است. طبعاً در اکثر موارد، اشتغال مستلزم خروج از منزل و در مواردی، شرط اذن شوهر عاملی محدودکننده برای زنان محسوب میشود.
البته در عرف فعلی معمولاً در اینباره توافق وجود دارد، ولی اگر موارد تعارض را نتوان با مشورت و مشاوره حل نمود، طبعاً زنانی که حفظ خانواده برایشان در اولویت است باید از این حق خود صرف نظر نمایند و احیاناً به یک اشتغال خانگی روی آورند. متأسفانه روابط و مناسبات اجتماعی فعلی آنچنان در عرف جوامع اثرگذار بودهاند که نه تنها زنان، بلکه مردان نیز اشتغال را برای زنان یک وظیفه به حساب میآورند.
توقعی که در حال حاضر بین خانوادهها وجود دارد، مشارکت زن در امر نانآوری خانواده است و این امر، اشتغال زنان را از یک حرکت اختیاری به یک رفتار اجتماعی تبدیل ساخته است. حال اگر این مسئله را در کنار نیاز طبیعی فرزندان به مادر و سطح کلان مراجعات آنان به مادران قرار دهیم، انجام هر دو کار تکلیف بسیار شکنندهای خواهد بود.
البته در دنیای غرب و تفکر زنمدارانه، این مسئله با قربانی کردن عواطف و کمکردن سطح روابط فرزندان با مادران حل شده و نام آن را تقسیم مسئولیت مادری گذاشتهاند. لیکن روشن است که وجود تفاوت رفتاری بین زنان و مردان، بخصوص در رابطه با فرزندان، حقیقتی است که نمیتوان آن را انکار کرد. در زمینة اشتغال زنان، برخی از این تفاوتها بسیار اهمیت دارد.
برای مثال، از نظر روانشناسان، زنان بیشتر «دیگرخواه» هستند و مردان «خودخواه»، زنان خوشیها و آرزوهای خود را بر مدار هستی کسانی استوار میسازند که دوستشان دارند، در حالی که مردان دیگران را برای خود میخواهند. این زمینة روانی باعث میشود که زنان وقتی شاغل هم میشوند سعی کنند از مسیر اشتغال خود، رفاه خانواده و بخصوص فرزندان را بیشتر تأمین سازند؛ یعنی در این زمینه منتظر تکلیف نمودن نیستند، در حالی که انفاق یک تکلیف برای مردان است. با این وصف، نخستین کسی که از اشتغال زن متحمل زحمات بیشتری میشود خود زن است. (معینالاسلام و طیبی، 1383، ص217)
همکاری زن در اقتصاد خانواده و اشتغال او در بیرون از خانه با چند شرط بلامانع است:
1. نوعی ضرورت و یا فایدة عقلانی نسبت به حضور وی در شغلهای اجتماعی باشد.
2. انتخاب شغلی در خارج از منزل، مانع موفقیت وی در سه وظیفة اصلی او (شوهرداری، خانهداری و بچهداری) نگردد.
3. محیط جامعه و اشتغال برای حضور یک زن، کاملاً مطمئن، مطلوب و قابل اعتماد باشد.
4. تمامی مرزها و محدودیتهای شرعی، اعم از حجاب و عفت را مراعات کند. (احمدی جلفائی، 1386، ص165)
سری به خانة فاطمه زهرا (س) میزنیم و نظام اقتصادی حاکم بر آن خانواده را بررسی میکنیم. زندگی مشترک حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) با تعاون و همکاری اقتصادی آن دو شروع شد. زره حضرت علی (ع) فروخته میشود و حداقل جهیزیه و لوازم مورد نیاز یک زندگی تهیه میگردد. زندگی آنان در خانة یکی از اصحاب رسول خدا (ص) آغاز میشود و با تنظیم یک جدول کاری به سفارش پیامبر (ص) و حفظ تعهد کاری و سختکوشی، به زندگی ادامه میدهند.
کار خارج از خانه را حضرت علی (ع) و کارهای داخل خانه را حضرت زهرا (س) به عهده میگیرد. در روایات آمده که حضرت زهرا (س) برای کمک به اقتصاد زندگی پشم میریسید تا به هزینة زندگی کمک نماید.در اینجا لازم است به یکی از عوامل عمدة بقا، سلامت و پویایی اقتصاد خانه در زندگی اشاره کنیم، و آن عامل اخلاقی است، آن هم در حد عالی:
1. ایثار نسبت به یکدیگر؛
2. زهد و قناعت و سادهزیستی؛
3. صبوری و قدرت تحمل بالا؛
4. ارزشمند دانستن دیگرگرایی و انفاق به دیگران در نظر آنان؛
5. محنتپذیری؛
6. عدم تقاضای فوق توان از شوهر در همة مدت زندگی خانوادگی (تفاهم و تعاون)؛
7. تربیت فرزندان؛
8. استفاده از عوامل معنوی، مانند نماز و ذکر (برای بالابردن ضریب مقاومت روحی در برابر کمبودهای اقتصادی)؛
9. رعایت برابری و مساوات با طبقات پایین جامعه؛
10. اعتقاد به برکت رزق. (نیلیپور، 1385، ص35)